هفت قطعه: یکی دو قطعه از این مجموعه پیش از این در جا های مختلف منتشر شده است.از جمله  قطعه ی یکم و دوم و همچنین یکی دو مورد نیز جدید بوده  یا اگر قدیمی هستند جایی دیده نشده اند.به هر روی خوشحالم تا  پس از گذشت چیزی حدود دو سال و نیم کاری جدید را در اینجا به بوته ی نقد می گذارم.

-        یکم

هر طلوع در صدای گنجشک های پشت پنجره

خواب بیدار شدن  می بینم

کسی بر شیشه می کوبد

گنجشککی

دانه ی نارنج  به لب

می گریزد

قوشی نه

کرکسی شاید

می رباید  تمام تو را

دانه  می افتد

قطره ای ...

-        دوم

تمام  رخوت  یادم

لابلای انگشتانت

نمی دانم

ردای شاعری بر تن کنم

یا لباده ی پیشه وری

شاید

دو تن پوش مرا

جای دهد

گوشه ی وسعت  دستانت

-        سوم

واژه هایم از آب نمی گذرند

وقتی در چشمان تو می نشینند

بی زنگار و بی انتظار

ناب می شوند

در گذر از توبه توی مژگانت

-        چهارم

این کوچه

همچنان  بی تاب است

رسیدی

نکوبیده  دهلیز چپ

باز می شود

بی تو

نقبی است بی انتها

با  چهل  قفل و هفت کلید و سه  پله

سال که بیاید

هر خاکی بر سر

سرد می شود

اگر گورکن  بگذارد...

-        پنجم

باران که می آید

خیال تو را آبستن می شوم

هوس موهای ترت

ویار همیشگی من است

-        ششم

بار باران

باز هم موهای تر

باز هم دستان خیس

باز راه های سیاه

چک و چک و

نم نم

طرحی ازیاد تو شد...

-        هفتم

چشمان تو

یک سوی دنیای من است

آن سوی دیگر

جایی است

که

از آن  می آیم

 

علی رضا پرویز